تصور کنید یک روز صبح شما را به خانمی به نام مریم ملکی معرفی می کنند که مشکلی را حل کند. سپس تصادفا همان روز بعد از ظهر جای دیگری او را می بینید و به محض دیدن او می گویید سلام خانم ملکی امروز صبح سعادت داشتم شما را… در این مورد شما نام این خانم را به خاطر آوردید، اما چگونه؟
تحقیقات و بررسی های علمی بسیار پر دامنه،دانسته های زیادی در این زمینه به دست داده هر چند هنوز نکات مبهمی هم باقی مانده است. یکی از روش های بررسی حافظه تقسیم کردن این فرایند به سه مرحله است، ثبت، نگهداری، به یاد آوری (بازیابی).
ثبت اطلاعات تازه:
اولین مرحله از حافظه مستلزم آن است که شخص اطلاعات تازه را به ثبت برساند. وقتی خانم ملکی را برای نخستین بار دیدید در واقع نام و چهره او را یادداشت کردید که توسط مغز دریافت گردید و در جا و منطقه معینی در مغز نگهداری و ذخیره شد.
نگهداری:
در خلال مرحله دوم حافظه، مغز آن اطلاعات تازه را در جای معینی انبار یا بایگانی می کند. به این ترتیب، نام وچهره آن خانم از هنگام نخستین دیدار تا هنگام دیدار دوم در مغز نگهداری شده بود.
یادآوری:
سومین مرحله ی حافظه همان باز یافتن اطلاعات مورد نظر از انبار آن در مغز است. بنابراین وقتی برای بار دوم آن خانم را دیدید و توانستید او را بشناسید و نامش را به خاطر آورید، مرحله یادآوری را پشت سر گذاشته اید.
برای آنکه حافظه کار کند باید هر سه مرحله را داشته باشد؛ و اگر هر یک از آن سه مرحله عیب و ایرادی کرده باشد، به یاد آوردن نام خانم در دیدار دوم دچار خلل می شود. این مراحل سه گانه از جهات فراوان مشابه بار گذاردن نامه در پوشه معین و نگهداری در بایگانی فلزی و سپس باز یافتن آن است . نامه را همان اطلاعات تازه به حساب بیاورید؛ پیش از هر چیز باید بدانید که امکان دارد بعدها به آن نیاز پیدا کنید؛ سپس باید آن را در جای معینی نگهداری کنید و سرانجام وقتی بخواهید بار دیگر آن را بخوانید باید به کشوی معین در آن بایگانی فلزی مراجعه و آن را بیابید. اگر در قدم اهمیتی به نامه نداده باشید در آن صورت آن را درست بایگانی نمیکنید و در نتیجه وقتی دوباره بخواهید پیدایش کنید موفق نمی شوید.
انواع حافظه:
محققین جندین نوع حافظه شناسایی کرده اند که هر یک از آنها برای نگهداری و انبار کردن اطلاعات معینی به کار می رود. آن بخش از حافظه که برای نگهداری اطلاعاتی از قبیل نام مردم به کار می رود متفاوت با بخشی است که در آن دانش مربوط به چگونگی اجرای کارها نگهداری می شود؛ به همین علت مردمانی که نمی توانند نام دوستان و آشنایان خود را به یادآورند، هیچ مشکلی برای یادآوری چگونگی کاربرد در باز کن قوطی کنسرو یا روشن کردن تلویزیون و ضبط صوت ندارند.
مجرب ترین و با تجربه ترین مشاوران در کلینیک روانشناس کودک در کرج
فراموشی:
همه مردم بعضی چیزها را فراموش میکنند در واقع اگر فراموشی نبود، افظه درست کار نمیکرد. فراموشی از این جهت موهبت به شمار می رود که می توان اطلاعات بی اهمیت را بیرون ریخت. برای مثال دور از خرد است که همه اقلام خرید ماهانه خانه را در ذهن نگهداری کنیم. مغز پیوسته در حال تصمیم گیری درباره چیزهایی اشت که باید به یاد آورده شده یا فراموش شوند. مغز هرآنچه را که با اهمیت شمارده میشود نگهداری وانبا می کند و چیزهایی را که پیش پا افتاده میداند، بیرون می ریزد. در هر حال مغز هر انسانی اشتباه می کند و گاهی مطالب با ارج و اهمیت هم فراموش می شود. هر آنچه که به ذهن سپرده می شود همراه با گذشت زمان در معرض محو شدن قرار میگیرد. اطلاعاتی که همه روزه به کار می رود در حافظه ماندگار می شود،و به یاد آوردن اطلاعات بسیار کم کاربرد دشوار می نماید. برای نمونه:
غالب مردم شماره تلفن های پر کاربرد نظیر شماره تلفن خود را به یاد می آورند اما مثلا برای شماره تلفن پزشک خانوادگی مجبور می شوند به دفتر تلفن نگاه کنند.
به یاد آوردن هر اطلاعات یا رویدادی، حافظه آن را تازه می سازد و یاد آوری بعدی آن را آسان می کند. به عکس، اطلاعاتی که به کار نروند رفته رفته به فراموشی سپرده میشوند. خود شما چند مورد از تاریخ هایی را به خاطر دارید که در درس های تاریخ دوران مدرسه یاد گرفته بودید؟
اختلال در حافظه:
درست بودن و کارآیی حافظه به شرایطی که آن را به کار می بریم بستگی دارد. چنانکه گفته شد برای نگهداری و انبار هر اطلاعاتی بایدپیش از هر چیز توجه کافی به آن پیدا کرد تا بتوان آن را ثبت کرد و به مغز سپرد. این نخستین مرحله بسیار حساس را علل و عوامل متعددی با اختلال روبرو می کند، از آن جمله موارد زیر:
سنگین شدن بار حافظه:
وقتی یکباره با اطلاعات متعددی روبرو شویم احتمالا بعدها کمتر ممکن است بتوانیم آنها را به خاطر آوریم. در موقعیت های اجتماعی تازه ای که مملو از مردم ناشناس است معمولا بعدها نمی توان نام آنها را به یاد آورد؛ علتش این است که در این موارد آنقدر اطلاعات تازه وجود دارد که نمی توان به ثبت و نگهداری آنها پراخت والبته کمتر احتمال دارد که به نام و مشخصات همه آنان توجه کافی بشود. به این ترتیب مردمان پر مشغله به این جهت گرفتار فراموشکاری می شوند که بار حافظه آنها سنگین است . وقتی زندگی شخص نظم و ترتیب فراوان داشته باشد بسیار کمتر به حافظه اش احتیاج پیدا میکند تا وقتی که زندگانی پر مشغله و پر از فشار روانی دارد.
نگهداری و انبار هر اطلاعاتی بایدپیش از هر چیز توجه کافی به آن پیدا کرد تا بتوان آن را ثبت کرد و به مغز سپرد. این نخستین مرحله بسیار حساس را علل و عوامل متعددی با اختلال روبرو می کند، از آن جمله موارد زیر:
سنگین شدن بار حافظه:
وقتی یکباره با اطلاعات متعددی روبرو شویم احتمالا بعدها کمتر ممکن است بتوانیم آنها را به خاطر آوریم. در موقعیت های اجتماعی تازه ای که مملو از مردم ناشناس است معمولا بعدها نمی توان نام آنها را به یاد آورد؛ علتش این است که در این موارد آنقدر اطلاعات تازه وجود دارد که نمی توان به ثبت و نگهداری آنها پراخت والبته کمتر احتمال دارد که به نام و مشخصات همه آنان توجه کافی بشود. به این ترتیب مردمان پر مشغله به این جهت گرفتار فراموشکاری می شوند که بار حافظه آنها سنگین است . وقتی زندگی شخص نظم و ترتیب فراوان داشته باشد بسیار کمتر به حافظه اش احتیاج پیدا میکند تا وقتی که زندگانی پر مشغله و پر از فشار روانی دارد.
وضع روانی
به همین ترتیب مردمان پر اضطراب یا افسرده مرتبا دستخوش اشکالاتی در حافظه خود می شوند. این قبیل افراد پیوسته فکرشان گرفتار احوال ناخوش است که تمرکز فکرشان گرفتار احوال ناخوش است که تمرکز فکرشان را بر هم میزند طوری که نمیتوانند به چیزهای تازه ای که باید به یاد بسپرند توجه شایسته و لازم بکنند.
عیب های جسمی
مردمان سالمند که گوششان سنگین شده یا چشمشان خیلی ضعیف است نیز امکان دارد به خاطر اینکه مطالب را درست نمیشنوند یا نمی بینند نتوانند آنها را درست ثبت و جذب کنند.
بیماری
بیماری های جسمی علی الخصوص در افراد سالمند می تواند در کارهای فکری و روانی آنان ایجاد اختلال کند. کسانی که دستخوش بیماری های مزمن از قبیل کسالت قلبی یا بیماری قند (دیابت) هستند، ممکن اس متوجه شوند که دیگر مثل گذشته نمیتوانند فکر کنند یا مطالب را به یاد بیاورند. علل این موضوع را هنوز چنانکه باید نمیدانیم با این حال فشارها و سختی های ناشی از بیماری و کسالت، مخصوصا اگر با درد و عذاب همراه باشد قطعا تاثیرهایی در این زمینه دارد.
پیری و فرسودگی
همراه با بیشتر شدن سن وسال آدمی، همه قسمت های بدن فرسودگی پیدا میکنند. بعضی فرسودگی ها خیلی زود پیش می آید. قهرمان های ورزشی به ندرت از حوالی سی سالگی به بعد می توانند رکورد شکنی کنند، علت این امر آن است که ماهیچه ها، مفصلها، قلب و ریه آنان به خوبی سالهای جوانی نیست. بعضی اندام های بدن زودتر از بقیه فرسوده میشوند و در این زمینه مردم یکسان و همانند نیستند. بعضی افراد خیلی زود گرفتار فرسودگی مفاصل(آرتروز) می شوند و باید غضروفشان عوض شود؛ عده دیگری گوششان سنگین و سنگین تر میشود و باید سمعک داشته باشند.
پیری و فعالیت ذهنی
باید به این نکته توجه داشت که همان طور که جسم فرسودگی پیدا میکند فرایندهای روانی هم تغییر میکنند رفته رفته زمان واکنش آدمی طولانی تر می شود و پردازش اطلاعات جدید کندتر صورت میگیرد.
در مطالب بعدی از انواع اختلالات مربوط به حافظه برایتان میگوییم.
برگرفته از کتاب روانشناسی فراموشکاری
لینک های مفید